نوشته شده توسط: غریبه ای آشنا
من می خوام بهائیت را در چهار محور مورد بحث قرار بدم 1 ـ تعالیم و تشکیلات ــــ 2 ـ تاریخ ـــ 3 خاتمیت و 4 قائمیت که انشاءالله ازامیدوارم با نظرات شما بتونم هر چی بهتر این وظیفه ام را انجام بدم
حالا امروز این را هم ببینید تا فردا خدا کریمه ولی مطمئن باشین دیگه مطالب جسته و گریخته بهتون نمی دم . قول می دم قول ...
برای سومین مطلب بد نیست توبه نامه باب را بیارم که دهن هر چی بهایی هست را خواهد بست و بعدش می ریم سراغ اصل بهائیت
«فداک روحی الحمدالله کما هو اهله و مستحقه که ظهورات فضل و رحمت خود را در هر حال بر کافه عباد خود شامل گردانیده. بحمدالله ثم الحمدلله که مثل آن حضرت را ینبوع رأفت و رحمت خود فرموده که به ظهور عطوفتش عفو از بندگان و تستر بر مجرمان و ترحم بر یاغیان فرموده. شهدالله من عنده که این بنده ضعیف را قصدی نیست که خلاف رضای خداوند عالم و اهل ولایت او باشد. اگر چه بنفسه وجودم ذنب صرف است ولی چون قلبم موفق به توحید خداوند جلّ ذکره و نبوت رسول او (ص) و ولایت اهل ولایت اوست و لسانم مقر بر کل ما نزل من عندالله است، امید رحمت او را دارم و مطلقاً خلاف رضای حق را نخواسته ام و اگر کلماتی که خلاف رضای او بوده از قلمم جاری شده، غرضم عصیان نبوده و در هر حال مستغفر و تائبم حضرت او را و این بنده را مطلق علمی نیست که منوط به ادعایی باشد، استغفرالله ربی و اتوب الیه من ان ینسب الی الامر و بعضی مناجات و کلمات که از لسان جاری شده دلیل بر هیچ امری نیست و مدعی نیابت خاصه حضرت حجت الله علیه السلام را محض ادعای مبطل و این بنده را چنین ادعایی نبوده و نه ادعای دیگر، مستدعی از الطاف حضرت شاهنشاهی و آن حضرت چنانست که این دعاگو را به الطاف و عنایات بساط رأفت و رحمت خود سرافراز فرمایند، والسلام»